اماره واصل عملی اصول فقه مظفر
اماره واصل عملی
واژگان :
اماره :اماره درمقابل اصل عملی است زیرا مکلف زمانی حق دارد به اصول عملیه مراجعه نماید که اماره وجود نداشته باشد.
تعریف اماره: اماره عبارت است از هر چیزی که متعلق خودش را ثابت کند، ولی به درجه و مرحله قطع و یقین نرسد، برخی از این امارات را شارع مقدس، تأیید و حجت نموده است؛ مانند خبر واحد، ظواهر، بنا و سیره عقلا، عقل، کتاب، سنت و روایات وارده از معصوم. اما برخی دیگر را حجت نکرده، بلکه گاهی به صراحت، مردود اعلام نموده؛ مانند قیاس، استحسان و...، بنابراین به ظنونی که شارع، اسباب آنرا حجت قرار داده و اعتبار نموده ظنون معتبره گفته میشود و میتوان بر طبق آن عمل نمود و به ظنونی که اسباب آنرا حجت نفرمود، ظنون غیر معتبره گفته میشود و نمیتوان به آن عمل نمود.
اصول عملیه: اصول عملیه عبارتاند از: اموری که اثبات متعلق خود به عنوان حکم شرعی نمیکنند، بلکه مکلف هنگام علم نداشتن به حکم واقعی و یا دسترسی نداشتن به حجت شرعی مانند امارات معتبره، به آن امور تمسک میجوید تا از حیرت و سرگردانی نجات پیدا کند.
مثال مکلف، قبل از ظهر وضو گرفته، اما هنگام ظهر شک دارد آیا اسباب بطلان وضو به وجود آمده و آن وضو را باطل کرده یا نه؟ در این صورت، شارع مقدس برای رفع تحیر مکلف، دستور به استصحاب متیقن سابق داده است و مکلف نیز حکم میکند به بقای وضوی سابق خود.
نکته : درتعریف اماره قیدی امده که متعلق خود را اثبات می کند باین قید اصول عملیه خارج می شود زیر اصول عملیه متعلق خود را اثبات نمی کند بلکه مرجعی برای مکلف درمقام عمل است که درهنگام شک درحکم واقعی وعدم دسترسی به حجت به اصول مراجعه می کنند ودرنهایت اصول عذری برای مکلف فراهم می کند.
تعریف ستصحاب :استصحاب از اصول عملیه است واز ان آن حکم به بقای حکم شرعی یا موضوع حکم، که بقای آن مشکوک است،گفته می شود . وبه عبارت بهتر ،هر گاه مکلف نسبت به حکم شرعی، یا موضوع حکم شرعی، یقین داشته باشد، سپس نسبت به بقای امر یقینی پیشین، شک کند استصحاب جاری میشود، مانند آن که فردی پیش از این به طهارت داشتن خود یا کر بودن آبی یقین داشته و اکنون برای وی در بقای طهارت یا کریت آب شک عارض شده است، طهارت داشتن یا کر بودن آب را استصحاب میکند و در نتیجه آثار طهارت همچون جواز مس آیات قرآن و دخول در نماز، و آثار کریت آب مانند عدم انفعال آن به ملاقات نجس بر آن مترتب میگردد.
پیشینه استصحاب
ازبعد مضمونی به عصر حضور امام بر می گرددولی عنوان استصحاب درسخنان شیخ مفید متوفای سال 413ه.ق دررساله عملیه خود بکار برده شد واز مصطلحات اصولی عصر غیبت است.
محل ومنشاء اختلاف اصول دانان
سوال اساسی دربین اصول دانان اینست که استصحاب، «اصل» است یا «اماره» که بین انها اختلاف نظر بوجود امده است
1-استصحاب اماره است زیرا صلاحیت حکایت از واقع دارد و یقین قبلی موجب طن به بقای متیقن در زمان بعدی داردچون تعریف استصحاب ابقا ماکان وبنا گذاشتن بر حالت سابق است به همین دلیل فرموده اند استصحاب اصل محرز است وحجیت انرا ازجهت اینکه سبب ظن است پذیرفته اند وبه ان اماره اطلاق نموده اند.
2-استصحاب اصل عملی است :اینها عقیده دارند شارع استصحاب را مرجع رجوع مکلف هنگام شک وتردید قرار داده است وحجت رااز باب دلالت اخبار در نظر گرفته اند که درمباث اتی بیان خواهد شد
نظرات دیگران
در حال حاضر نظری ارسال نشده است ، اولین نفر باشید !